در سجده آنچه خواست علی مستجاب شد
محراب پر ز خون دل بوتراب شد
سیمرغ عشق، از قفس آزاد گشت باز
آری قسم به کعبه، علی(ع) کامیاب شد
لرزان اساس خلقت و سرگشته کائنات
جانها ز داغ او، همه در التهاب شد
پیچید در فضای جهان بانگ «قد قُتِل»
روح الامین به سوی زمین با شتاب شد
بر سر زدند جمله مَلَکهای آسمان
گریان، که پایگاه هدایت خراب شد
گیسوی شب، سپید شد از داغ مرتضی
وقت سحر، که صورتش از خون خضاب شد
کشتند چونکه شیر خدا را به سجدهگاه
دیگر برای کشتن حق فتح باب شد
جسمی به خاک رفت که جانها فدای اوست
داغی به جای ماند، که دلها کباب شد
شب قدر است و امشب راز دارم
نگه تا صبح امشب باز دارم
شب قدر است و باید قدر دانم
قدم در پیشگاه قدر دانم
شب قدر است و امشب هجر مولاست
دلم از عشق پر شور و غوغاست
شب قدراست و اخترها غمینند
تو گویى جملگى سر در جبینند
بلى امشب شب بیمارى اوست
شب تودیع یار خوب و نیکوست
شب سرخ شهادت بین تو امشب
شب درد سعادت بین تو امشب
چه امشب دیدهاش خونبار و گریان
نظر افکند او بر شیر یزدان
على اى فاتح هم بدر و خیبر
على اى بر یتیمان جمله سرور
سر خونین خود بردار اى دوست
ببین زینب که طور، رخساره ى اوست